واژه
نامه
دستگاه سرکوب
رژیم
راديو
فردا، مجید
محمدی (جامعهشناس)
: دستگاه رسمی
تبلیغاتی
رژیم جمهوری
اسلامی یک
واژه نامه
مشخص برای
برچسب زنی به
مخالفان و
منتقدان خود
دارد. این
واژه نامه
رسما گرد آوری
و ابلاغ نشده
است اما همه
نیروهای درون
حکومت میدانند که
برای ماندن در
حکومت باید آن
را به کار گیرند.
این واژهها
عمدتا از طریق تحلیلهای
نیروهای
امنیتی مورد
اعتماد به
رهبری پیشنهاد
داده شده و در
سخنرانیهای عمومی به
دیگر دستگاههای
دولتی انتقال
مییابند. این
واژه نامه از
طریق رسانههای دولتی
القا شده و
بسط مییابد و
حتی مجلس
خبرگان باید
از آن برای
ابراز نظر
استفاده
کند.
برای
گرد آوری چنین
واژه نامهای
یا یافتن
موارد کاربرد
آن لازم نیست رسانههای
دولتی ماهها
رصد شوند بلکه
تنها یک روز
مطالعه یکی از
روزنامههای
رسمی تحت
نظر ولی فقیه
یا یکی دو
مورد از سخنان
رهبری نظام
کفایت میکنند.
زدن این برچسبها
شش هدف را
دنبال میکنند:
۱) بدنام کردن
رقیب سیاسی یا
مخالف و منتقد، ۲) سلب
مشروعیت
سیاسی از
آنان، ۳) فرافکنی
و انداختن
گناه مشکلات
بر گردن
دیگری، ۴) شیطان
معرفی کردن
مخالف و
منتقد، ۵) جلوگیری
از ریزش
نیروها با
ترساندن
افراد از
گرفتن
این برچسبها،
و ۶) معرفی خود
به عنوان ملاک
حق و باطل.
برچسبها
سپس توسط
دستگاه قضایی
برای پرونده
سازی و تحت تعقیب
قرار دادن
مخالفان مورد
استفاده
واقع
میشوند. در
فرایند
قانونگذاری
نیز بسیاری از
آنها به موضوع
اتهام تبدیل میشوند (مثل
عنوان پوچ و
تهی تشویش
اذهان عمومی). بسیاری
از منتقدان
حکومت با این برچسبها
سالها را در
زندان
گذرانده یا به
اعدام محکوم
شدهاند. ماشین
تبلیغاتی
نظام
برای قوای
قهریه و
دستگاه قضایی
آن آتش تهیه
فراهم میکند.
برچسب
زنی و اتهام
زنی به جای
تحلیل و وارد
شدن به مباحثه
و گفتوگو در
فضای عمومی و
سپس دادن
آزادی
به مردم برای
انتخاب، مهم
ترین دلیل برای
تمام شدن سوخت
ایدئولوژی
اسلامگرایی شیعه در
داخل مرزهای
کشور است. دستگاه
ایدئولوژی
سازی حکومت به
تدریج در
نهادهای
نظامی
و امنیتی و
قضایی ادغام
شده است.
از
آنجا که شکاف
عظیمی میان
سخن و عمل
حاکمان
جمهوری
اسلامی وجود
دارد تعابیر و
واژههای
آنها بدون
قرار داده شدن
در متن
ادبیات
خودشان و نیز
در متن ادبیات
سیاسی دوران
اخیر قابل فهم
نیست و به یک معنا باید
آنها را ترجمه
کرد. همچنین
بهواسطه نوع
تغییراتی که
در واژهها بر
اساس استفاده
در چارچوب
ایدئولوژی
اسلامگرایی از
آنها میشود
تعابیر از جای
خود در
ادبیات
فارسی به در
میشوند تا
تنها دایره
مفهومی مورد
نظر حاکمان را
القا کنند.
واژه
نامه
- بی
بصیرت: کسانی
که به سرعت پس
از اعتراضات
اعلام بیعت
به رهبری
نکردند؛
آنها که
نمیدانستند
تنها با
سرکوب و
شکنجه و
تجاوز و قتل و
خشونت میتوان
حکومت را حفظ کرد.
- فتنه: اعتراضات
گسترده به
تقلب در
انتخابات یا
هرگونه
اعتراضات
گسترده به
حکومت که
سرکوب آن
دشوار باشد و
بسیاری را به
خاطر
رفتارهای
حکومت به آن
بدبین سازد.
- اهل مسجد
ضرار: هر جمعی
که در آن از
حاکمیت
جمهوری
اسلامی انتقاد
شود.
- ضد انقلاب: هر
فرد یا گروهی
که نظام
جمهوری
اسلامی و
ولایت فقیه
را قبول
نداشته باشد؛ از
منظر حاکمان
موجود
جمهوری
اسلامی انقلابی
که ۳۱ سال پیش
موفق به
براندازی رژیم
سلطنتی شد
هنوز ادامه
دارد و
حاکمان موجود
و وفاداران
به آنها، حتی
آنان که آن زمان
به دنیا
نیامده
بودند،
رهبران آن
هستند و هر که
با رهبران
موجود
مخالفت کند بلافاصله
ضد انقلاب
محسوب میشود.
- تهاجم
فرهنگی: جریان
آزاد
اطلاعات.
- تشویش
اذهان عمومی. اطلاع
رسانی واقع
بینانه بدون
سمت گیری به
سوی حکومت و تحلیل
شرایط موجود
با رهیافت
انتقادی.
- شبیخون
فرهنگی: مصرف
کالاهای
فرهنگی
تولید ناشده
توسط دستگاههای
تبلیغاتی
رژیم جمهوری
اسلامی توسط
مردم.
- دشمن: همه
افراد و گروههایی
که از ولی
فقیه اطاعت
نمیکنند،
دگر اندیشان
و دگر باشان.
- منافق: کسی
که به اسلام
باور دارد
اما حکومت
موجود جمهوری
اسلامی و
ولایت فقیه را
نمیپذیرد.
- منافق جدید: کسی
که به اسلام و
جمهوری
اسلامی و
قانون اساسی
آن باور دارد
اما در
همه موارد از
ولی فقیه
اطاعت نمیکند.
- ملحد: کسی که
قرائت رسمی
جمهوری
اسلامی از
اسلام را نمیپذیرد.
- فراری: روزنامه
نگار یا فعال
سیاسی که به
دلیل ترس از
تحت تعقیب
واقع شدن، زندانی
شدن یا اعدام
از کشور خارج
شده است.
- استکبار: قدرتهای
جهانی که
سلطه طلبی و
بلندپروازیهای
حاکمان
جمهوری
اسلامی را در
منطقه و جهان
محدود میسازند.
- سلطه: قدرتی
که در اختیار
حاکمان
جمهوری
اسلامی نیست.
- نظام سلطه: نظمی
که حاکمان
جمهوری
اسلامی قدرت
قاهره را در
آن در اختیار ندارند
و مقررات آن
بدون حضور و
قدرت فائقه
اسلامگرایان
تنظیم شده
است.
- فساد: عدم
رعایت ضوابط
شرعی در حوزه
پوشش زنان،
وجود
مشروبات
الکلی، و
روابط صمیمیکه
روحانیون و
پیروان آنها
خوش نمیدارند؛
تخلفات دیگر
مثل اختلاس،
ارتشا، و دیگر
فسادهای اقتصادی
و زن بارگی
تحت عنوان
چند همسری و
ازدواج موقت
مقامات و قدرتمندان
فساد قلمداد
نمیشوند.
- صهیونیستها:
همه دولتهایی
که در مجامع
جهانی با
رفتار ایران
مخالفت کنند.
- محارب: کسی
که نسبت به
روند جاری
امور در کشور
اعتراض دارد
و اعتراض خود
را در عرصه
عمومی بیان
میکند.
- خرافه: باورها
و رفتارهایی
که مورد پسند
روحانیت حاکم
و هواداران
آنها نیست.
- زورگویان: قدرتهای
بزرگ غربی که
بسط سلطه
جمهوری
اسلامی در منطقه
و جهان را محدود میکنند.
- سلطه گران: قدرتهایی
که باید جای
خود را به
جمهوری
اسلامی در سطح
بین المللی بدهند.
- نظام سلطه: نظامی
که بر اساس
قدرت برتر و
ملاکهای
جمهوری
اسلامی
اداره نمیشود.
- جنجال سازی: نمایش
جنایتها و
سرکوبها و
دروغها و
تقلبات
حکومت
جمهوری اسلامی.
- فریب خورده: هرگونه
مخالف هیئت
حاکمه
جمهوری
اسلامی. بنا
به دیدگاه
حاکمان، آنها حق
مطلق اند و
اشتباه و
خطایی
ندارند و اگر
کسی مخالفتی
میکند از سر
فریب خوردگی
است.
- ساده لوح: مقوله
دیگری از
مخالفان
حاکمان
جمهوری اسلامی
که به خاطر
نادانی و غفلت با
حکومت
مخالفت میکنند.
کسانی که با
یک حکومت
سراسر خیر و
پاکی و صداقت (و همه
خوبیهای
دیگر عالم)،
یعنی حکومت
جمهوری
اسلامی و
رفتارهای آن
مخالفت میکنند لابد
نادانند یا
فریب خورده.
- ضد ایرانی: صفتی
است برای
مخالفتهای
دول و گروههای
غیر ایرانی
نسبت به
حاکمان جمهوری
اسلامی. از
این صفت برای
برچسب زنی به
مخالفان
داخلی یا
ایرانی خارج
از کشور استفاده
نمیشود چون
طرف مقابل آن
یعنی "ایرانی"
در این صورت
به عنوان یک
ارزش مطرح خواهد
شد که منظور
نظر حاکمان
نیست. اما
استفاده ان
برای خارجیها
متضمن تحریک احساسات
آن دسته از
مخاطبان
رسانههای
حکومتی است
که عرق ملی
دارند و شاید
با حکومت نیز
مخالف باشند.
- سرباز جنگ
نرم: تلاشگری
که برای
تغییر قوای
حکومتی یا
حکومت از
طریق شیوههای دمکراتیک
و مسالمت
آمیز عمل میکند.
- فرمانده
جنگ نرم: مولدان
اندیشههایی
که
ایدئولوژی
رژیم را به
چالش میکشند.
- مهره جبهه
ناتوی
فرهنگی: کسی
که در
نهادهای
نیمه مستقل و
مستقل رسانه
ای و فرهنگی
به نقد سیاستهای
جمهوری
اسلامی میپردازد.
- حرمت شکن: کسی
که رهبری
کشور را در
ملا عام
مستبد و دیکتاتور
بخواند.
- برهم زننده
امنیت کشور/اقدام
کننده علیه
امنیت کشور: کسی
که تلاش میکند
از طریق
روشهای
مسالمت آمیز
و در چارچوب
قوانین
موجود به تغییر
قدرت حاکم یا
تغییر رفتار
قدرت حاکم
دست زند.